میراث زمین

دانشجویان باستان شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد سوادکوه

میراث زمین

دانشجویان باستان شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد سوادکوه

سرود ملی ایران







سرود ملی ایران


سرود ملی ایران سرود ملی رسمی دولت ایران و یکی از نمادهای ملی ایران است که در مراسم رسمی، یادبودهای ملی، مسابقات ورزشی و دیگر مناسبت‌های ملی اجرا یا پخش می‌شود. سرود ملی ایران دارای دو بخش شعر و موسیقی است.

کشور ایران در طول تاریخ معاصر خود، ۴ سرود ملی داشته‌است. نخستین سرود ملی در دوره ناصرالدین شاه قاجار توسط موسیقی‌دانی فرانسوی برای شعری فارسی تصنیف شد. در دوران محمدرضا شاه پهلوی، سرود ملی ایران «سرود شاهنشاهی ایران» نام داشت. در دوران پس انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷، سرود ملی جمهوری اسلامی ایران دو بار تغییر داده شده است.

سرود «ای ایران»

سرود «ای ایران» هرگز سرود رسمی هیچ یک از دولت‌های ایران نبوده است، می‌توان آن را سرودی میهنی صرف نظر از نوع حکومت در ایران دانست؛ اما از این سرود در نخستین سال‌های پس از انقلاب۵۷ و تا پیش از گردآوری نخستین سرود ملی جمهوری اسلامی، به‌عنوان سرود ملی استفاده می‌شده است.

در سال‌های اخیر استفاده از این سرود بجای سرود رسمی جمهوری اسلامی، واکنش منفی برخی دولتمردان را برانگیخت. همچنین در برخی میادین ورزشی نیز از این سرود بجای سرود رسمی ایران استفاده شده است.

هواداران محمود احمدی نژاد با قرار دادن شعری در سرود در مدح وی، از آن در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ استفاده کردند که اعتراضات برخی مخالفان را برانگیخت.

سرود جمهوری اسلامی ایران

شعر سرود جمهوری اسلامی ایران که مدت زمان اجرای آن ۵۹ ثانیه است:


سَر زَد از اُفُق

مِهرِ خاوران

فروغِ دیده‌ٔ حق باوران

بهمن، فَرِّ ایمانِ ماست

پیامت ای امام

«استقلال، آزادی»

نقشِ جانِ ماست

شهیدان، پیچیده در گوش زمانْ فریادتان

پاینده مانی و جاودان

جمهوری اسلامی ایران


نخستین سرود جمهوری اسلامی ایران

 

پس از انقلاب و پیش از سال ۱۳۷۱، آهنگ سرود جمهوری اسلامی ایران براساس شعری از ابوالقاسم حالت تصنیف شده‌بود. این سرود که «پاینده بادا ایران» نام دارد آهنگ ساخته شده برای این سرود شباهت بسیار زیادی به سرود شاهنشاهی داشت. متن سرود:


شُد جمهوری اسلامی به پا

که هم دین دهد هم دنیا به ما

از انقلاب ایران دِگر

کاخ ستم گشته زیر و زِبَر

تصویر آیندهٔ ما،

نقش مراد ماست

نیروی پایندهٔ ما،

ایمان و اتحاد ماست

یاریگر ما دست خداست

ما را در این نبرد او رهنماست

در سایهٔ قرآن جاودان

پاینده بادا ایران

آزادی چو گل ها در خاک ما

شکفته شد از خون پاک ما

ایران فرستد با این سرود

رزمندگان وطن را درود

آیین جمهوری ما

پشت و پناه ماست

سود سلحشوری ما

آزادی و رفاه ماست

شام سپاه سختی گذشت

خورشید بخت ما تابنده گشت

در سایهٔ قرآن جاودان

پاینده بادا ایران


سرود شاهنشاهی ایران




سرود شاهنشاهی ایران، نام سرود رسمی ایران در دوران زمامداری محمدرضا شاه پهلوی و تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی بوده‌است.


شاهنشه ما زنده بادا

پاید کشور به فَرَّش جاودان

کز پهلوی شد ملک ایران

صد ره بهتر ز عهد باستان‏

از دشمنان بودی پریشان

در سایه‌اش آسوده ایران

ایرانیان پیوسته شادان

همواره یزدان

بوَد او را نگهبان

 

ایران


نخستین سرود ملی ایران

 

نخستین سرود ملی ایران مربوط به دوره قاجار است که موسیقی آن توسط موسیو لومر، موسیقی‌دان نظامی فرانسوی اعزامی به ایران در دوره قاجار، تصنیف شده است. این سرود در اصل برای پیانو نوشته شد و یک بار هنگام ورود مظفرالدین شاه قاجار و در حضور وی در پاریس اجرا گردید. اجرای آن توسط ارکستر ملل نخستین اجرای رسمی و ارکسترال آن است که به پیشنهاد رهبر کنونی ارکستر، یعنی پیمان سلطانی، ترانه‌ای برای آن توسط بیژن ترقی سروده شد و با اصلاحاتی در هارمونی و افزودن بخش‌های تازه به آن توسط سیاوش بیضایی برای ارکستر نیز تنظیم و به همراه خواننده اجرا گردید. از این سرود اجرای تازه‌تری نیز موجود است که با تغییرات اندکی در شعر همراه است.


نام جاویدِ وطن            صبح امیدِ وطن

جلوه کن در آسمان               همچو مهر جاودان

وطن ای هستی من              شور و سرمستی من

جلوه کن در آسمان               همچو مهر جاودان

بشنو سوز سخنم                 که "هم‌آواز" (اجرای دوم: هوادار) تو منم

همهٔ جان و تنم                    وطنم وطنم وطنم وطنم

بشنو سوز سخنم                 که نواگر این چمنم

همهٔ جان و تنم                    وطنم وطنم وطنم وطنم

همه با یک نام و نشان           به تفاوت هر رنگ و زبان

همه با یک نام و نشان           به تفاوت هر رنگ و زبان

همه شاد و خوش و نغمه‌زنان            ز صلابت ایران جوان

"زصلابت ایران جوان ( اجرای دوم: زاصالت ایران کهن )     زصلابت ایران جوان

در اجرای دوم این بیت‌ها دوباره خوانده می‌شوند:

نام جاویدِ وطن            صبح امیدِ وطن

جلوه کن در آسمان               همچو مهر جاودان

بشنو سوز سخنم                 که هم‌آواز تو منم

همهٔ جان و تنم                    وطنم وطنم وطنم وطنم

همه با یک نام و نشان           به تفاوت هر رنگ و زبان

همه با یک نام و نشان           به تفاوت هر رنگ و زبان

همه شاد و خوش و نغمه‌زنان            ز صلابت ایران جوان

ز اصالت ایران کهن                ز صلابت ایران جوان

بشنو سوز سخنم                 که نواگر این چمنم

همهٔ جان و تنم                    وطنم وطنم وطنم وطنم




 زنده باد  ایران


جشن باستانی سده

 

 

 

 

 نیا را همی بود آیین و کیش                           پرستیدن ایزدی بود بیش

بدانگه بودی آتش خوب رنگ                           چو مرتازیان راست محراب سنگ

درود

از جمله بزرگترین جشنهای آتش در ایران باستان که تداوم داشته و تا به امروز ادامه دارد ، جشن سده است ، یعنی جشنی که به یادگار پیدایی آتش برگزار می شود.

میان همه اقوام آریایی ، آتش از موقعیتی والا و مقام قداست مآبانه برخوردار بود .

در اساطیر اقوام و گروهای مختلف آریایی در سراسر اروپا و آسیا و شبه قاره هند ، افسانه ها و داستانهایی فراوان درباره آتش و تقدس و مقام و تیمار و نگهداری آن وجود داشته و دارد .

داستانی که فردوسی در رابطه با جشن سده آورده چنین است که هوشنگ شاه پیشدادی روزی به هنگام شکار که با گروهی همراه بوده ، مار سیاه بزرگی بر سر راه می بیند . سنگی با شدت به سویش پرتاب میکند . بر اثر اصابت سنگ بر سنگ ، جرقه می جهد و خار . خاشاک اطراف آن به آتش کشیده می شود . مار می گریزد و شاه و همراهان به گرد آتش به جشن و سرور تا شب هنگام پرداخته و نمی گذارند آتش هیچ گاه خاموش شود . از آن گاه ، آن جشن را سده نام نهاده و هر ساله به پاس حرمت آتش و یادگار آن ، بر پایش میکنند ، و آن را پدیده و هدیه اورمزدی دانسته و قبله گاه خود قرار میدهند .

ز هوشنگ مانده سده یادگار                             بسی باد چون او دگر شهریار

در رابطه با وجه تسمیه نام سده :

گویند چون سد روز از زمستان بزرگ سپری می شد ، ( آبان ، آذر ، دی ، ده روز از بهمن ) ایرانیان جشن سده را برپا می کردند ، چون بر آن بودند که اوج و شدت سرما سپری شده و این پدیده نا بسامانی و سکون که از کردار اهزیمن است ، توان و نیرویش رو به زوال و کاستی است . پس همگان در دشت و صحرا گرد آمده و تلی بزرگ از خار و خس و خاشاک و هیزم فراهم آورده و با فرا رسیدن تاریکی شب می افروختند و معتقد بودند که این جلوه گاه و فروغ اهورایی ، باز مانده های سرما را نابود می سازد .

اما وجه تسمیه ای دیگر درباره انتساب این جشن به عدد سد هست که ابو ریحان بیرونی از آن در کتاب التفهیم یاد کرده است : (( و اما سبب نامش چنان است که از آن تا نوروز پنجاه روز است و پنجاه شب .... ))

یعنی یک سده گاه است ، پنجاه روز و پنجاه شب .

منوچهری دامغانی گوید :

و نیک بیامدست به پنجاه روز پیش             جشن سده ، طلایه نوروز و نو بهار

یکی از مشخصات و ویژگی های جشن سده ، تعاون و همکاری مردم است . در گذشته مرسوم بود که گردآوری هیزم و خار و خاشاک برای جشن ، فریضه ای دینی است و کرداری که ثواب دارد و هر کس به اندازه توانایی اش هیزم و چوب گرد می آورد .

آتش اندر دل سنگ است نهان زانکه درست         دل هر ذره نماینده دادار بود

از دل سنگ بخواه آتش و زنهار مخواه                  گرمیی از دل بی مهر که دشواربود

آتش جشن سده ، آتش مهر وطن است              کاندرین ملک نباید که شب تار بود

در چنین جشن طرب ، آری خورشید دگر              گر بتابد ز دل خاک ، سزاوار بود

خرم است این سده و شادروان باد که گفت         شب جشن سده راحرمت بسیاربود

                   یادمان پیدایش آتش سده جشن فرخنده و خجسته بر تمام

                    ایرانی تباران سراسر گیتی همایون

تا درودی دیگر بدرود

ماسوله


ماسوله در ۵۵ کیلومتری رشت در استان گیلان قرار دارد. این شهر در ناحیه‌ای کوهستانی و جنگلی در دامنه‌ای صخره‌ای با وسعت ۱۶ هکتار و ارتفاع ۱۰۵۰ متر از سطح دریای آزاد ساخته شده‌است. ماسوله در ۳۲ کیلومتری جنوب غربی شهرستان فومن قرار دارد و از غرب به خلخال، از شمال به ماسال و از جنوب به طارم محدود است.

این شهر طی شماره ۱۰۹۰ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده‌است.

این شهرک هم اکنون رویارو با مسائلی مانند ریزش سنگ، سیل، رانش زمین، زمین‌لرزه، تصرف به منظور توسعه عمرانی و انسانی و تخریب و... می‌باشد.

زبان مردم ماسوله تالشی است.

ماسوله دارای محله‌های ریحانه بر، خانه بر، مسجدبر، کشه سر و اسد محله‌است.

قلل مهم ماسوله عبارت‌اند از: شاه‌معلم (شامولوم)، آسمانکوه، لاسه سر، تروشوم و کله قندی. که قله شاه معلم با ارتفاع ۳۰۵۰ متر بلندترین نقطه استان گیلان می‌باشد.

تاریخ

حدود هشتصد تا هزار سال پیش مردمانی از نقاط مختلف سرزمین گسترده ایران به دلائل نامعلومی به منطقه ماسوله کوچ کردند. برخی از مردمان محلی نیز از منطقه‌ای به نام کهنه ماسوله واقع در ۶ کیلومتری شمال غرب این شهر با این افراد همراه شدند. طی کاوش‌های انجام شده از محوطه باستانی کهنه ماسوله سفالینه هائی متعلق به قرون پنجم تا هشتم هجری قمری بدست آمده‌است که دقیق‌ترین مستندات قابل توجه تاریخی می‌باشند.

در ۱۰ کیلومتری بالاتر از ماسوله جدید، ماسوله قدیم با آثار و بازمانده‌های انسانی از قبیل سنگ کوره و... در منطقه‌ای گسترده پراکنده شده‌است که جزء آثار باستانی بشمار می‌آیند.

معماری ماسوله

ماسوله دارای معماری منحصر به فردی است. محوطه جلوی خانه‌ها و پشت بام‌ها هر دو به عنوان پیاده رو استفاده می‌شوند. خیابان‌های کوچک و پله‌های بسیار به هیچ وسیله نقلیه موتوری اجازه ورود نمی‌دهد. معماری ماسوله در یک جمله توصیف می‌شود: حیاط ساختمان بالایی پشت بام ساختمان پایینی است. ساختمان‌ها معمولاً از دو طبقه تجاوز نمی‌کنند.