میراث زمین

دانشجویان باستان شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد سوادکوه

میراث زمین

دانشجویان باستان شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد سوادکوه

جشن باستانی سده

 

 

 

 

 نیا را همی بود آیین و کیش                           پرستیدن ایزدی بود بیش

بدانگه بودی آتش خوب رنگ                           چو مرتازیان راست محراب سنگ

درود

از جمله بزرگترین جشنهای آتش در ایران باستان که تداوم داشته و تا به امروز ادامه دارد ، جشن سده است ، یعنی جشنی که به یادگار پیدایی آتش برگزار می شود.

میان همه اقوام آریایی ، آتش از موقعیتی والا و مقام قداست مآبانه برخوردار بود .

در اساطیر اقوام و گروهای مختلف آریایی در سراسر اروپا و آسیا و شبه قاره هند ، افسانه ها و داستانهایی فراوان درباره آتش و تقدس و مقام و تیمار و نگهداری آن وجود داشته و دارد .

داستانی که فردوسی در رابطه با جشن سده آورده چنین است که هوشنگ شاه پیشدادی روزی به هنگام شکار که با گروهی همراه بوده ، مار سیاه بزرگی بر سر راه می بیند . سنگی با شدت به سویش پرتاب میکند . بر اثر اصابت سنگ بر سنگ ، جرقه می جهد و خار . خاشاک اطراف آن به آتش کشیده می شود . مار می گریزد و شاه و همراهان به گرد آتش به جشن و سرور تا شب هنگام پرداخته و نمی گذارند آتش هیچ گاه خاموش شود . از آن گاه ، آن جشن را سده نام نهاده و هر ساله به پاس حرمت آتش و یادگار آن ، بر پایش میکنند ، و آن را پدیده و هدیه اورمزدی دانسته و قبله گاه خود قرار میدهند .

ز هوشنگ مانده سده یادگار                             بسی باد چون او دگر شهریار

در رابطه با وجه تسمیه نام سده :

گویند چون سد روز از زمستان بزرگ سپری می شد ، ( آبان ، آذر ، دی ، ده روز از بهمن ) ایرانیان جشن سده را برپا می کردند ، چون بر آن بودند که اوج و شدت سرما سپری شده و این پدیده نا بسامانی و سکون که از کردار اهزیمن است ، توان و نیرویش رو به زوال و کاستی است . پس همگان در دشت و صحرا گرد آمده و تلی بزرگ از خار و خس و خاشاک و هیزم فراهم آورده و با فرا رسیدن تاریکی شب می افروختند و معتقد بودند که این جلوه گاه و فروغ اهورایی ، باز مانده های سرما را نابود می سازد .

اما وجه تسمیه ای دیگر درباره انتساب این جشن به عدد سد هست که ابو ریحان بیرونی از آن در کتاب التفهیم یاد کرده است : (( و اما سبب نامش چنان است که از آن تا نوروز پنجاه روز است و پنجاه شب .... ))

یعنی یک سده گاه است ، پنجاه روز و پنجاه شب .

منوچهری دامغانی گوید :

و نیک بیامدست به پنجاه روز پیش             جشن سده ، طلایه نوروز و نو بهار

یکی از مشخصات و ویژگی های جشن سده ، تعاون و همکاری مردم است . در گذشته مرسوم بود که گردآوری هیزم و خار و خاشاک برای جشن ، فریضه ای دینی است و کرداری که ثواب دارد و هر کس به اندازه توانایی اش هیزم و چوب گرد می آورد .

آتش اندر دل سنگ است نهان زانکه درست         دل هر ذره نماینده دادار بود

از دل سنگ بخواه آتش و زنهار مخواه                  گرمیی از دل بی مهر که دشواربود

آتش جشن سده ، آتش مهر وطن است              کاندرین ملک نباید که شب تار بود

در چنین جشن طرب ، آری خورشید دگر              گر بتابد ز دل خاک ، سزاوار بود

خرم است این سده و شادروان باد که گفت         شب جشن سده راحرمت بسیاربود

                   یادمان پیدایش آتش سده جشن فرخنده و خجسته بر تمام

                    ایرانی تباران سراسر گیتی همایون

تا درودی دیگر بدرود

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد